هورزاد – پرسش و پاسخی با مهدیه احمدی درباره ی کتاب هورزاد

صدای آداشنویسنده: صدای آداش
بازدید: 726 بازدید
جلد کتاب هورزاد

در این قسمت با هورزاد، اولین اثر چاپی مهدیه احمدی آشنا می شویم. شاید موقع خواندن یک کتاب برای شما این سوال ایجاد شود که این نوشتن این داستان از کجا آمد. شخصیت ها واقعی هستند یا نه. یا اینکه خود نویسنده چه نظری در مورد کتابش دارد.

چرا این داستان اصلا؟

داستان های زیادی برای نوشتن وجود دارد. اما هورزاد چه چیزی داشت که مهدیه احمدی خواست ادامه اش بدهد؟

با چه ایده ای این داستان رو استارت زدین؟

ایده هورزاد با یه فکر شروع شد. با یک ترس که شاید تا آخر عمر تو رو از عشق بیزار کنه.

چرا حس کردین این ایده می تونه قشنگ باشه؟

چون هورزاد رو توی زمانی نوشتم که بدترین دوران رو گذروندم و نوشتنش بهم انرژی خاصی می داد و چالش هایی که برام ایجاد می کرد و تحقیق هایی که نیاز داشت باعث میشد ذهنم درگیر بشه اتفاقات اطرافم و روزمزگی هایی که جز غم برام چیزی نداشت رو فراموش کنم. هورزاد برای من درمان بود. درمان دردی که هیچ چیز آرومم نکرد. علاوه بر همه اینا هورزاد باعث شد بتونم تا حدود روی زبان ترکی استانبولی مسلط بشم.

شخصیت های داستان

آیا شخصیت ها واقعی هستن؟

من اصولا برای خلق شخصیت رمانم از آدم هایی که اطرافم یا توی جامعه می بینم ایده می گیرم. باید بگم خیر تمام شخصیت ها زاده ذهن من هستند.

خودتون بیشتر در کدوم شخصیت ظاهر شدین؟

هورزاد شخصیتی که گاهی حرفایی که به زبان میاره افکاری هستند که توی ذهنم می چرخه. یا علاقه شدیدش به اسب و اسب سواری همه اطرافیانم می دونن من عاشق اسب و اسب سواری هستم.

روزهای نوشتن

شده با یک قسمت از کتاب گریه کنین؟ اگر میشه سربسته بگین کجاش؟

بله گریه کردم. یه جایی از رمان هورزاد خیلی به حمایت پدرش نیاز داره و برای گرفتن تصمیمی نیاز به هم فکری با پدرش داره اما پدرش نیست این غم اون لحظه هورزاد توی دلش داشت بغضی روانه گلوم می کنه که نم اشک توی چشمم میشینه.

حتما در هر رمان قراره شخصیت اصلی سختی هایی بکشه، این رمان هم همین طور، جایی دلتون برای شخصیت اصلی سوخته؟

بله قطعا شخصیت اصلی رمانم سختی هایی رو می کشه که حتی خود من هم دلم براش می سوزه. اما من معتقدم تا شخصیت اصلی سختی نکشه خوشی های رمان به دل خواننده نمیشینه. سختی و راحتی، اشک و خنده مکمل هم هستند اگر نباشن یکنواختی به وجود میاد که اصلا جالب نیست.

این رمان بیشتر روزها نوشته شده یا شب ها؟

هورزاد یه روزایی کل وقت من رو پر می کرد شبانه روز می نوشتم اما یه وقفه طولانی وسط افتاد که هیچ انگیزه ای برای نوشتن نداشتم اما دوباره شروع کردم وجود دوستانی که اطرافم هستند و سراغ هورزاد رو ازم می گرفتن باعث شد دوباره شروع به نوشتن کنم.

موقع نگارش این رمان چه آهنگهایی رو بیشتر گوش دادین؟ و با چه چیزی خودتون رو در فضاش غرق میکردین؟

آهنگ های ترکی که هنوزم گاهی زیر زبون مرورش می کنم. و با قهوه و تایمی که کنار ساحل می رم هورزاد جلوی چشمم ظاهر میشه.

اگر خواننده بخواد رمان شما رو بخونه، به نظرتون چه محیطی می تونه بیشترین ارتباط رو با کتاب بگیره؟

توی جایی که براش آرامش داره مثل اتاق خواب یا حتی توی پارک.

جلد کتاب هورزاد

من به شخصه همیشه بحث شیرین جلد کتاب رو دوست دارم!

در مورد طرح جلد رمان یه کم برامون بگین؟

طبق صحبت  هایی که با  خانم عبدی داشتم و طبق صلاح دید ایشان و توضیحات من قرار بر این شد طراح جلد با توجه به محوریت رمان جلدی مناسب برای رمان طراحی کنند.

از خود کتاب هورزاد…

برای نوشتن این رمان کجاها برای تحقیق رفتین؟

برای تحقیق به باشگاه سوارکاری رفتم. با دکتر دامپزشک صحبت کردم و در برخی موارد برای پیدا کردن جواب سوالاتم با نیروی انتظامی صحبت کردم. علاوه بر  این موضوعات باید بگم برای نوشتن برخی مکان ها و حتی  توصیفات شهر و زبان ترکی از دایی عزیزم که مدتی در ترکیه ساکن بود کمک گرفتم تا بتوانم قسمتهایی که مرتبط به ترکیه هست را بهتر بنویسم.

نگارش این کتاب چقدر طول کشید؟

نگارش هورزاد به خاطر وقفه هفت یا هشت ماهه که بینش افتاد تقریبا نزدیک به دو سال طول کشید.

این رمان برای چه سن و سالی مناسبه؟

این رمان برای بزرگسالان نوشتم.

پیامی که این رمان قراره مخابره بکنه چیه؟

محوریت اصلی رمان عاشقانه هست. اما در رمان نگاهی هم به خواسته های فردی هر شخص انداختم. که باید گاهی به چیزی که خودت می خواهی و با آن به آرامش میرسی اهمیت بدهی باید برای تصمیمی که می گیری هم منطق و هم احساست را در آن به کارگیری. باید یادبگیریم که علاوه بر اهمیت دادن به خانواده باید به خواسته های خود هم اهمیت دهیم.

قهرمان داستان رو دوست دارین یا ضدقهرمانش رو؟

من شخصیت اصلی رمان رو خیلی دوست دارم چون تلاش کردم شخصیتی متفاوت خلق کنم که از کلیشه به  دور باشه. ترس درونی او موقع تصمیم هایش. در کل شخصیت هورزاد برای من بسیار دوست داشتنی هست.

با تشکر از وقتی که گذاشتین!

امیدوارم از خرید این مصاحبه رو رو داشته باشین!

خرید کتاب: برای خرید کتاب هورزاد اینجا کلیک کنید: لینک.

دسته بندی وبلاگ
اشتراک گذاری
صدای آداش، یعنی هرکی که از آداش میگه و با کتاب خوندن حال خوبش رو پیدا می کنه.من اینجا برای شما از کتابامون میگم و خوشحال میشم شما هم نظرتون رو با من به اشتراک بذارید!
مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اینستاگرام ما را دنبال کنید
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت