این بار نوبت آپریل هنری هست که حقایقی رو در موردش بدونیم، کی بوده، چی کاره بوده، چه کارهایی کرده.
حقیقت های زندگی آپریل هنری
یک: بلد نیست پارک دوبل کنه.
دو: آپریل هنری بیشتر لباس هایی که داره رو از E-Bay می خره.
سه: آپریل هنری شغل های خیلی عجیلی داشته. مثل مترجم زبان آلمانی، دستیار آرایشگر یا اون آدمه که از کیک می پرید بیرون بود.
چهار: یکی از اجدادش در سال 1956 به یه جرم خیلی عجیب غریب محکوم شد که خب تبرئه شد.
خرید کتاب: دخترربوده شده.
پنج: پدربزرگ مادرش، از اون دسته مامورها بود که می رفت و یه جا رو آتیش میزد.
شش: پدربزرگِ پدربزرگش به خاطر اینکه دوست پسر مادربزرگش، اون رو بوسید، بهش شلیک کرد. آپریل هنری این رو بعد از سال ها کشف کرد. (مثلا نزدیک سال 2018 و این حوالی) و قراره این راز خانوادگیش رو در یه کتاب استفاده کنه.
هفت: این نویسنده خیلی به هنرهای رزمی علاقه داره ولی خب در همه وسط راهه. کمربندی بنفش کنگفو، کمربند کاجوکنبو و یه کمربند آبی در جیوجیتسوی برزیلی.
هشت: آپریل هنری آلمانی بلده، اما روون نیست، یواش یواش حرف میزنه و گاهی غلط داره. یه کم هم زبان اشاره بلده.
خرید کتاب: دختری که بودم.
نه: مطمئن هست که کسی در دبیرستان بهش توجهی نکرد.
ده: آپریل هنری بیشتر از 46 تا کروموزم داره!
یازده: هیچ وقت نتونست اسکی یاد بگیره.
دوازده: با لیسا رینر هم دبیرستانی بود.
سیزده: پدرش خبرساز تلویزیونی بود.
خرید کتاب: دختری که باید میمرد.
چهارده: تونست با مسلسل M5 مربوط به FBI شلیک کنه. این اولین شلیکش بود.
پانزده: رولد دال اون رو به دنیای نویسندگی آورد و هنوز کارت پستالی که در کارت 1972 فرستاد، رو نگه داشته.
شونزده: کلاس سوم که بود برای نمایش گوزن شمالی، تنها دانش آموزی بود که انتخاب شد.
هفده: نیویورک بود که فهمید داره مادر میشه.
هجده: در دوران دانشجویی، مدل زنده ی نقاش ها بود.
نوزده: اولین روز فوریه ی 2008 ترسناکترین روز زندگیش بود، چون برای نوشتن، کار روزانه رو رها کرد.
خب این هم حقیقت های واقعا جالب و عجیب از این نویسنده عزیز.
نشر آداش از ایشون، چهارتا کتاب چاپ کرد:
کتاب دختری ربوده شده، دختری که باید می میرد، دختری که بودم .
–/جمع آوری، ترجمه و نویسنده: صدای رسا (29 آذر 1401)