خلاصه کتاب
خلاصه خلوت نشین عشق
ورشکستگی و مرگ پدر، بیماری مادر و از دست دادن شریک زندگی، کیانا را وارد سختترین برهه ی زندگیاش میکند. برای کار به عنوان یک پرستار یک کودک خوابگرد وارد منزل محتشم میشود. زنی میان سال روی ویلچر، کودکی مرموز و ساکت و مرد جوانی که در ساختمان جدا در همان خانه زندگی میکند. و کیانا به طرز دیوانهواری به سمت او کشیده میشود.
و این تازه شروع ماجراست و فهمیدن اینکه کیانا کیست و آنجا چه کار میکند… .
چند جمله از کتاب خلوت نشین عشق
من افراط کارم، هم توی عشق، هم نفرت. اگه عشق قلب دیگرونو گرم می کنه، منو از بیخ و بن سوزوند. من نیمه ی وجودمو نذاشتم، تماممو واسش رو کردم. باور کن آدما تمومت که می کنن، رهات می کنن.
من افراط کارم، هم توی عشق، هم نفرت. اگه عشق قلب دیگرونو گرم می کنه، منو از بیخ و بن سوزوند. من نیمه ی وجودمو نذاشتم، تماممو واسش رو کردم. باور کن آدما تمومت که می کنن، رهات می کنن.
اتفاقات شوم بوی تعفن دارند، آن را که بو می کشی و در تیزی آن غرقی، بیشتر از هر موقع احتیاج به یک آغوش مهربان داری و من آن شب فهمیدم چه تنها هستم.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.