خلاصه کتاب
کتاب آیه های جنون یک رمان عاشقانه و ایرانی ست که با فضایی لطیف و مذهبی، می تواند برای مدتی حال شما را خوب کند. با ما در معرفی این کتاب همراه باشید:
خلاصهی کتاب آیههای جنون
داستان کتاب آیههای جنون از کشمش دختری جوان به نام آیه و پدرش شروع میشود.
دختری که میان تعصب و انزوا قد کشیده و قد بلند کرده برای شکستن تعصبات بیجا.
کشمکشهای همیشگی پدر و دختر، این بار بهخاطر ورود آیه به دانشگاه شدت گرفته. در این میان پسر مرموزی به آیه نزدیک میشود و حساسیت خانواده را بیشتر میکند. به همین دلیل آیه مجبور میشود میان تبعید و ازدواج، یکی را انتخاب کند. پدر آیه اصرار دارد با خانوادهی عسگری وصلت کنند و آیه هادی را انتخاب کند.
ورود هادی به زندگی آیه، روزهای متفاوتی را رقم میزند. آیه و هادی دلبستهی هم میشوند اما عاقبت این عشق خون و جنون است! سایهی آن پسر مرموز هنوز روی سر خانوادهی نیازی سنگینی میکند و این تازه شروع ماجراست… .
جملات طلایی کتاب آیه های جنون
عزیزجون برای انتخاب اسم همه قرآن باز کرده بود، به جز من. در میانشان متفاوت بودم. آنها سوره بودند و من آیههایشان. نشانهشان شدم، زمزمهام کردند. من آیه بودم، آیهی دلدادگی!
باید این قرآن را سوره به سوره ورق زد. و خواند آیههایی با طعم جنون.
نامههایی برایت نوشتهام که هرگز به تو نخواهند رسید. احساسی که میان ما باقی میماند، عشق نیست، دلتنگیست به فاصلهی ابدیت..
چشم بستم و دوباره مزه کردم بهشت را، معنی عبارت احلی من العسل را!
از آغوشش عسل میبارید و از هرم نفسهایش مریم!
عطر نرگس در اتاق پیچید و بینیام را قلقلک داد. مثل بوسهای نرم روی گونهام نشست. خوابم نمیآمد اما این عطر مجابم کرد برای خوابیدن. او عطر خاصی داشت؛ مخلوطی از بوی خدا و نرگسها!
از کنار او بودن میترسیدم، بوی عشق میداد و دل فریبی!
به خیال خودم در بسته بودم به روی عشق، اما از پنجره آمد!
میشد آن چیزی که باید….
باید میآمد تا جوانهای سبز بشود در کالبد خاکیام!
باید میآمد، از آن بایدهای باید…
سرم را به شیشه چسباندم و چشمانم را بستم.
میخواستم با هوایی که عطر
نفسهایش در آن پیچده بود به خوابم بروم.
مگر میشد از این هوا دل کند؟!
چند بار پشت سر هم عمیق نفس کشیدم، نسیم بوی عطرش را به مشمامم رساند و به جای او موهای بافته شدهام را نوازش کرد!
سورهی عشق همان سپیده دم نازل شد! با عطر نفسهایش…
صحت و سلامت فیزیکی کتاب
موقع خرید این کتاب سلامت و ماندگاری کتاب خیلی مهمه. میتونم با افتخار بگم، نشر ما همیشه بهترین کاغذها و جلدها رو برای تولید کتاب انتخاب میکنه و با بهترین کیفیت چاپ، این کتاب ها رو به این دنیا میاره. چیزی که برای مهمه اینه که کاغذ تا جای ممکن ضخیم باشه که زود پاره نشه، به علاوه خیلی هم سنگین نباشه که مچ دستتون رو اذیت کنه.
موقع ارسال هم ما بازهم بهترین نوع بسته بندی ضدآب رو برای شما انتخاب میکنیم که به هیچ وجه نگران کتابتون نشین.
–/ نویسنده و گردآوردنده: صدای آداش
زهرا بخشی –
زیبا و دلچسب بود! در عین مغموم بودن و حس دلسوزی ای که بهم تحمیل میکرد، از خوندنش لذت بردم. لطیف و حزین بود ! با ارزوی موفقیت برای خانم سلطانی