عمارت شفق

Emarat ShafaQ
ویژگی های محصول:
  • نویسنده:ناهید رشیدی فر
  • تعداد صفحه:176
  • قطع و ابعاد:رقعی
  • نوبت چاپ:چاپ اول
تماس با ما
مشاهده خلاصه کتاب
  • ضمانت بهترین قیمت بازار
  • پشتیبانی عالی، 24 ساعت، 7 روز هفته
  • بسته بندی اکسپرس
  • اصالت کالاها از برترین برندها
  • ارسال سریع در کمترین زمان ممکن

150,000 تومان

Add to Wishlist Already in Wishlist

خلاصه کتاب

کتاب عمارت شفق، اولین اثر ناهید رشیدی فر و کتابی تاریخی ست، با ما همراه باشید تا آن را بهتر بشناسیم:

خلاصه کتاب عمارت شفق

بعد از سال‌ها که از روزهای جنگ و قحطی میگذرد مارال بنابر به توصیه دکترش تصمیم می‌گیرد با گذشته‌ای که همه این سالها از او فرار کرده روبه رو شود برای همین از طهران به سمت اذربایجان به عمارت شفق جایی که همه کودکی‌اش در ان گذشته و حالا جز ویرانه‌ای سوخته از ان نمانده بازمی‌گردد.

او مارال دختر صادق ملک تنها کتابدار تبریز و مبارز نهضت مشروطه است.. دختری لجباز که از ماه گرفتگی کنار صورتش رنج می‌برد و به دختر دایه‌اش حسادت می‌کند، و در سال‌های جنگ و قحطی عاشق یک راهزن می‌شود که در یک شب بارانی به انها پناه می‌برد اما به وجود امدن این عشق زندگی او و اطرافیانش را برای همیشه دستخوش تغییر می‌نماید.

در یک شب بارانی دنیا امد پدر اسمش را گذاشت مارال گفت چرا مارال؟.. پدر گفت چون چشمانی همچون آهو داشتی. دویید سمت اینه تا شباهت چشمانش را با اهو ببیند اما هیچ آهویی در یادش نبود! هیچ نبود! تنها یک ماه گرفتگی سمت راست صورتش را گرفته بود که او از خود بیزار می‌کرد.
گفت چرا من باید با این نشان به دنیا بیایم.؟ و گریه کرد. پدر گفت تو همه جوره زیبایی!!!
غم‌زده گفت پدر تو دروغگوی خوبی نیستی….

اما پدر همیشه او را دوست داشت و با شوق نگاهش می‌کرد. مارال گفتنش هم با بقیه فرق داشت. بعدها تنها کسی که آنطور اسمش را خاص صدا زد، عباس‌میرزا بود. عباس میرزا کجا بود که در همه‌ی خاطراتش ردی از او بر جا بود. مگر چقدر عمر آشنایی‌شان طول کشید که سال‌هاست با مرور آن خاطرات روزگارش می‌گذشت؟ به هر سمت که نگاه می‌کرد او را می‌دید و آن لبخند محو و چشمان سیاهش. نمی‌شد انکار کرد که بیشتر از هزار سال در ذهنش با او زیسته بود.

برش‌هایی از کتاب عمارت شفق

آواک گفته بود: درد تا زماني درده که حس بشه. اينکه درد داشته باشي خوبه… نشون می‌ده هنوز زنده‌ای. اونم توی شهری که آدما به سادگی می‌مردن.

 

عباس میرزا گفت: “حس می‌کنم درختی هستم گیر افتاده در اتش، نه پای گریز دارم نه دل ماندن… .”

 

مارال رو به روشن گفت احساس می‌کنم قبل از ان که به دنیا بیایم مهرش به دلم نشسته، اصلا من دنیا آمدم تا عاشق او شوم، چشم‌هایش من را اسیر کرد مگر میشد به ان چشم ها نگاه کرد و بی تاب نشد؟

صحت و سلامت فیزیکی کتاب

موقع خرید کتاب عمارت شفق سلامت و ماندگاری کتاب خیلی مهمه. می‌تونم با افتخار بگم، نشر ما همیشه بهترین کاغذها و جلدها رو برای تولید کتاب انتخاب می‌کنه و با بهترین کیفیت چاپ، این کتاب ها رو به این دنیا میاره. چیزی که برای مهمه اینه که کاغذ تا جای ممکن ضخیم باشه که زود پاره نشه، به علاوه خیلی هم سنگین نباشه که مچ دستتون رو اذیت کنه.

موقع ارسال هم ما بازهم بهترین نوع بسته بندی ضدآب رو برای شما انتخاب میکنیم که به هیچ وجه نگران کتابتون نشین.

 

–/ نویسنده و گردآوردنده: صدای آداش

نویسنده

ناهید رشیدی فر

تعداد صفحه

176 صفحه

قطع

رقعی

نوبت چاپ

چاپ اول

آداش

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عمارت شفق”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اینستاگرام ما را دنبال کنید
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت
جلد کتاب عمارت شفق
عمارت شفق

150,000 تومان

Add to Wishlist Already in Wishlist