نت آب

Note Ab
ویژگی های محصول:
  • نویسنده:شقایق آرزه
  • تعداد صفحه:343
  • قطع و ابعاد:رقعی
  • نوبت چاپ:چاپ اول
تماس با ما
مشاهده خلاصه کتاب
  • ضمانت بهترین قیمت بازار
  • پشتیبانی عالی، 24 ساعت، 7 روز هفته
  • بسته بندی اکسپرس
  • اصالت کالاها از برترین برندها
  • ارسال سریع در کمترین زمان ممکن

165,000 تومان

Add to Wishlist Already in Wishlist

خلاصه کتاب

اگر به داستان های جنایی و عاشقانه که رنگ و بوی مذهبی هم دارند علاقه مند هستید. یا داستان هایی که به ترک اعتیاد و زحمات خانواده ی فرد بیمار می پردازد را دوست دارید، کتاب نت آب می تواند انتخاب بعدی شما برای خواندن باشد. در این قسمت به معرفی این کتاب از خانم شقایق آرزه می پردازیم:

خلاصه ی نت آب

در کتاب نت آب می خوانیم، مروه، دختری زیبا از یک خانواده سرشناس که در26 سالگی هنوز مجرد است. او علیرغم میل خانواده همه‌ی خواستگاران خود را رد میکند. چون تمام هم و غمش نجات دادن برادر کوچکش از دام اعتیاد می باشد. تا اینکه با مردی مرموز و ناشناس با رفتاری عجیب ملاقات میکند. که به او درباره ی برادرش کمک میکند. پس از مدتی بهزاد به مروه ابراز علاقه میکند و با موافقت خانواده ازدواج میکنند. اما ورود بهزاد به زندگی مروه و خانواده اش سرآغاز اتفاقاتی عجیب و غیرقابل باور خواهد بود.

روزهای نوشتن کتاب نت آب

نوشتن این کتاب به خاطر موضوعش نیازمند تحقیقات گسترده ای بود که نویسنده هم چنین کاری را انجام داد. خانم آرزه به محلات فقیر نشین تهران سر زدند و احوالات افراد معتاد را بررسی کردند. همچنین در برخی از قسمت ها کتاب وارد مسائل امنیتی می شود، که در این زمینه نیز تحقیقاتی انجام شده است.

نویسنده بیشتر این کتاب را در شب ها نوشت. همچنین وقتی از نویسنده پرسیدیم کجا این کتاب را بخوانند تا حس قوی تری به نوشته های شما داشته باشند، گفت: “در کنار دریا!”

*** نویسنده این کتاب را برای افراد بالای سیزده سال مناسب می داند. 

نظر دیگران درباره ی کتاب نت آب

به زودی…

برش هایی از کتاب نت آب

بعد از خواندن آخرین اسم دوباره بین جمعیت چشم چرخاندم. همه‌ی چهره ها با اسم ثبت شده بود بجز… یک چهره‌ی جدید بی نام انتهای کلاس سمت چپ، کنار پنجره، نور افتاده بود توی صورتش ولی چهره قابل تشخیص بود. گفتم:

_ جناب اسم شما تو لیست من نیست. مطمئنید با من کلاس دارید؟!

بدون اینکه زحمت جابه‌جا شدن به خودش بدهد منتظر شد تا پسر بغل دستی توضیح بدهد:

_ببخشید استاد. ایشون رفیق منه. مهمانه.

چشم ریز کردم و دقیق تر نگاهش کردم. او هم کاملا مستقیم و بی‌تفاوت خیره شده بود به من. به راحتی می‌شد فهمید که هم سن و سال دانشجوهای ترم یکی این کلاس نیست. حتی از خود من هم بزرگتر به نظر می‌رسید. دوباره لب باز کردم:

_ ولي ما مهمان نمیپذیریم سر کلاس…

کمی جابه‌جا شد و بالاخره صدایش را شنیدم:

_یعنی از حضورتون مرخص بشم خانوم قاضیان؟!

 

یک تای ابرویش بلند شد: منظورتون اینه که دیگه سرکلاس شما حاضر نشم؟ یعنی الان اینهمه راه دنبال من اومدید که همین رو بگید؟ خب چرا؟!

کنایه دقیق و ظریف بود. با رفتارش وادارم کرده بود توی راهروی دانشکده دنبالش راه بیفتم و حالا همین مسئله را به رخم می‌کشید. نباید خیال می‌کرد موجود مهمیست برای من! اخمم پررنگ شد و آهسته گفتم:

_ حضور شما توی کلاس تمرکزم رو بهم میزنه و به خاطر تعهدی که به کلاسم دارم لازم دونستم این مشکل رو حل کنم.

_ولی اینهمه دانشجو سر اون کلاسها میشینه…

میشه بفرمایید چرا فقط من تمرکزتون رو بهم میزنم؟ شاید هم مطلب دیگه ای هست که نمیخواید عنوان کنید؟!

 

کلماتش در عین شمردگی و خوش آوایی روی مغزم قدم میزدند. خیلی دلم میخواست بپرسم دلیل رفتار بی معنا و نگاه های مسخره اش چیست ولی اگر حاشا می‌کرد اوضاع بدتر می‌شد. بهتر دیدم که به‌جای دفاع حمله کنم:

_میتونم بپرسم شما چرا میون این همه دانشگاه اینجا رو انتخاب کردید و میون این همه اساتید برجسته و باتجربه چرا اصرار دارید سر کلاس من حاضر بشید؟ تاجایی که من می‌دونم شما هیچوقت دانشجوی ‌این دانشگاه نبودید!

کمی نوک پای راستش را روی زمین کشید و دست آزادش را توی جیب بارانی فرو برد. بی آنکه نگاه بگیرد راحت و صریح گفت:

_ اینکه من چرا سر کلاس شما میام واضحه. شما باهوش تر از اون هستید که لازم باشه براتون توضیح بدم. ولی حالا که اصرار دارید از زبون خودم بشنوید میگم. من به شما علاقه مندم و برای دیدن شما میام! کلاس و محتوا و مقاله هم بهانه ست اگر اومده بودید همینو بشنوید. حالا شما بفرمایید چرا عذر منو از کلاس خواستید؟!

 

سکوت که کرد مطمئن شدم تا خودم حرفی نزنم از مقصد سوالی نمی‌پرسد. من پرسیدم:

_ نمی‌پرسی کجا می‌ریم؟

_خب اگه اصرار داری بگو!

_دنبال میثم…

بعد از چند ثانیه سکوت جواب داد: مگه تو آدرس جدید ازش داری؟!

_نه ولی آدرس کسی که تا پارسال ساقیش بود رو دارم. از رو پیامای گوشی خودش برداشتم ولی تاحالا نرفتم….

_خب فکر نمیکني اینجور جاها رو با یه مرد باید بری؟ دو تا دختر راه بیفتیم بریم سر وقت ساقی؟!

درست می‌گفت و همین کلافه کننده بود: مرد می‌بینی تو دور و بر من؟! حاجی رو که نمیتونم قاطی این برنامه ها کنم… مردم کجا بود! مردم همونه که ما رو به این روز انداخته!

 

کاغذ تاخورده‌ی کوچک را برداشتم و بازش کردم. دستم را مقابل صورت حره گرفتم که سرک نکشد و بعد به چند خط کوتاهی که کاغذ را سیاه کرده بود خیره شدم:
“مپرس از من چرا در پیله‌ی عشق تو محبوسم که عشق از پیله‌های مرده هم پروانه می‌سازد عشقی که از پیله‌های مرده پروانه می‌سازد حتما می‌تواند پیله‌ی تنهایی را از دور احساستان باز کند. از معجزه‌ی این سه حرف غافل نباشید. به دنبال آن دوباره تار و پود سجاده را بگردید. چون که صد آید، نود هم پیش ماست.”
چند بار این چند کلمه را خواندم، کوتاه و کنایه‌آمیز. می‌خواست بگوید اگر عشق به خالقت را پیدا کنی عشق مرا هم درک خواهی کرد. او هم فهمیده بود من این روزها خدایم را گم کرده‌ام! اما من خسته‌تر از آن بودم که دوباره دل به این دریا بزنم. یک بار نابلد به آب زده و غرق شده بودم! مگر غریق می‌تواند شنا بیاموزد؟ کی پیله‌ی مرده پروانه می‌شود دوباره؟

آشنایی با شقایق آرزه

شقایق آرزه متولد سال 1377 و تحصیل کرده ی رشته ی میکروب شناسی و علاقه مند به تدریس داستان نویسی ست. آرزه از زمانی که نوشتن را یاد گرفت، نوشت. در زمان دانش آموزی اش شعر می گفت و برای معلم هایش می خواند. همینطور در زمان کودکی بسیار به خرید کتاب های داستان علاقمند بود.

شقایق آرزه می گوید با اینکه قانون خاصی برای نوشتن ندارد اما اصولا شب ها می نویسد. چون شب آرامشی عمیق دارد.

همچنین دربرنامه های بلند مدتش علاقه دارد تا آموزشگاه نویسندگی دایر کند و آنجا به علاقمندان این حرفه آموزش بدهد. از نظر او اوضاع کتاب در ایران خوب هست اما می تواند بهتر از اینها باشد.

برای آشنایی بیشتر با این نویسنده روی این لینک کلیک کنید: اینجا.

صحت و سلامت فیزیکی کتاب

موقع خرید این کتاب سلامت و ماندگاری کتاب خیلی مهمه. میتونم با افتخار بگم، نشر ما همیشه بهترین کاغذها و جلدها رو برای تولید کتاب انتخاب میکنه و با بهترین کیفیت چاپ، این کتاب ها رو به این دنیا میاره. چیزی که برای مهمه اینه که کاغذ تا جای ممکن ضخیم باشه که زود پاره نشه، به علاوه خیلی هم سنگین نباشه که مچ دستتون رو اذیت کنه.

موقع ارسال هم ما بازهم بهترین نوع بسته بندی ضدآب رو برای شما انتخاب میکنیم که به هیچ وجه نگران کتابتون نشین.

 

–/ نویسنده و گردآوردنده: صدای آداش

نویسنده

شقایق آرزه

تعداد صفحه

343 صفحه

قطع

رقعی

نوبت چاپ

چاپ اول

آداش

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “نت آب”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اینستاگرام ما را دنبال کنید
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت
جلد کتاب نت آب
نت آب

165,000 تومان

Add to Wishlist Already in Wishlist