خلاصه کتاب
اگر دوست دار رمان های خانوادگی و عاشقانه با شخصیت محوری، یک دختر هستید، کتاب هورزاد می تواند برای شما یک رمان دوست داشتنی باشد. در این قسمت به معرفی این کتاب خوب می پردازیم:
خلاصه ی کتاب هورزاد
دختری که از حمایتهای بیش از حد پدر و برادر خود رنج میبرد و این را حمایت تلقی نمیکند. اما عشقی که بین او خانوادهاش است انکار نشدنییت. ترس از وابستگی او را از عشق دور کرده و نمیتواند هیچ عشقی را باور کند میترسد از روزی که وابسته شود و او را ترک کنند. حضور نابه هنگام فردی باعث تغییرات و رخدادهای جدیدی در زندگی او میشود.
نظرات دیگران درباره ی کتاب هورزاد
به زودی…
روزهای نوشتن کتاب هورزاد
در ابتدا باید گفت، خانم مهدیه احمدی با احتساب وقفه ای هشت ماهه در طی دو سال نوشت. نویسنده ی این اثر تحقیقات بسیار زیادی را به عمل آورد تا بتواند کتاب خوبی را به دوستداران کتاب عرضه کندو برای مثال در طی نوشتن این کتاب، به خاطر قسمت هایی که به کشور ترکیه مربوط میشد، ترکی آموختند. به باشگاه سوارکاری رفتند و اصول این حرفه را یاد گرفتند. همچنین برای سردرآوردن از مباحث مربوط به اداره ی آگاهی با نیروی انتظامی کشور صحبت کردند.
هورزاد برای احمدی، مانند دختری ست که گاهی یک فرد جداست و گاهی افکار او را بر زبان می آورد. با این حال کاراکترها زیاد شبیه به شخصیت خود نویسنده نیستند و تکرار زیادی را در آن مشاهده نمی کنیم.
برش های کتاب هورزاد
در افکار خود عرق بود که با شنیدن صدای پیامک، به پهلو خوابید و گوشی را در دست گرفت. با دیدن نام ارشا خواب از چشمانش پرید. به سرعت پیام را باز کرد و متن را زیر لب خواند: «اگر شعارم را دوستت دارم بگذارم، کسل کننده میشود، اما کلیشهای جذاب است. من از کلیشه راضی نیستم و همیشه نابترین را برای خود انتخاب میکنم. مانند حالا که بانوی خورشید اگر عشقم را قبول کند. آتش وجودش، عشق من را در قلبش به آتش میکشد.»
ضربان قلبش با دیدن متن پیام بالا رفت. ناخودآگاه در جواب ارشا اینگونه نوشت: «قلب من هیچ گرمایی از عشق را درک نمیکند، من عشق را باور ندارم چون چهرهی دوست داشتنی ندارد. میشود عشق را به کسی که لایق است تقدیم کرد. »
گوشی را روی سایلنت گذاشت و باز هم چشمانش را بست.
همیشه زمانیکه به ساحل میام به خودم میگم ای کاش ما هم مثل دریا بودیم. دریا وقتی به ساحل میرسه، میفهمه تلاشش کمه و باید بیشتر سعی کنه، اما ما همیشه برای خواستههامون فقط یه بار تلاش میکنیم و یه عمر حسرت میخوریم برای چیزی که امکان داشت بهش دست پیدا کنیم و…
صدای جیغ و خندهی خودش در لابهلای جیر جیر پلهها به گوشش رسید. خودش را بالاتر از پلهها در حالی که موهای فرفری حنایی رنگش صورتش را قاب گرفته بود، در حال فرار از دست هامون بود و جیغ جیغ کنان مادرش را صدا میزد و به سمت پایین میدوید.
آشنایی با مهدیه احمدی
مهدیه احمدی، بانویی متولد سال 1371 و فارغ التحصیل رشته ی حسابداری ست و دختری به نام نفس دارد. به علاوه ی نویسندگی در حیطه ی حسابداری هم مشغول به کار می باشد. او معتقد است داشتن استعداد در حیطه ی نویسندگی کافی نیست و نویسنده باید مطالعه ی بسیار زیادی داشته باشد تا بتواند چیزی بنویسد. همچنین در مورد اوقات نوشتن، دربند زمان نیست و هرگاه شخصیتی حرفی برای زدن داشت، او می نویسد.
مهدیه احمدی معتقد است، هرچقدر یک نویسنده از شخصیت هایش فاصله بگیرد، باز کتاب، زاییده ی ذهن خودش هست و بالاخره می توانیم شخصیت خود نویسنده را در گوشه ای از آن پیدا کنیم.
دیگر آثار مهدیه احمدی در فضای مجازی در دسترس می باشد و می توانید با جستجوی نامش به آنها دسترسی داشته باشید. به علاوه در صفحه ی اینستاگرامش نیز فعال هست.
صحت و سلامت فیزیکی کتاب
موقع خرید این کتاب سلامت و ماندگاری کتاب خیلی مهمه. میتونم با افتخار بگم، نشر ما همیشه بهترین کاغذها و جلدها رو برای تولید کتاب انتخاب میکنه و با بهترین کیفیت چاپ، این کتاب ها رو به این دنیا میاره. چیزی که برای مهمه اینه که کاغذ تا جای ممکن ضخیم باشه که زود پاره نشه، به علاوه خیلی هم سنگین نباشه که مچ دستتون رو اذیت کنه.
موقع ارسال هم ما بازهم بهترین نوع بسته بندی ضدآب رو برای شما انتخاب میکنیم که به هیچ وجه نگران کتابتون نشین.
–/ نویسنده و گردآوردنده: صدای آداش
هنوز بررسیای ثبت نشده است.